گاهی وقتها موقعیت خیلی عجیب و خطرناک میشه
همه چیز سلطه عجیبی روی مغز تو پیدا میکنه
فرمان میده یه کاری که به حتم بعدش پشیمونی عجیبی برات داره
اما اینقدر سلطه ایجاد کرده شیطان و نفس اماره روی ذهنت که اصلا پشیمونی بعدش را نمیبینی، یعنی نمیتونی ببینی
وای
وای از اون لحظه که مغزت فرمان میده به دهنت که هرچیز لجنی را بریزه بیرون
وای از اون لحظه که فرمان میده هر کاری را با دست و پاهات انجام بدی
کاری که باعث میشه بعدا به خودت بگی کاش هیچوقت دست و پا نمیداشتی
نه
یه راهکار به ذهنم رسید
همین حالا اون موقعیت را ترک کن
برو
همین حالا
اگه پاهات راه نیومدن یگو یا الله
و فقط از اونجا برو
برو خواهش میکنم…